جدول جو
جدول جو

معنی ابوبکر وراق - جستجوی لغت در جدول جو

ابوبکر وراق
(اَ بو بَ رِ وَرْ را)
محمد بن العمر ترمذی. از بزرگان مشایخ صوفیه و زهاد ایشان در مائۀ سیم. او درک صحبت احمد خضرویه و محمد بن علی ترمدی کرده است. و در بلخ میزیست و هم به بلخ درگذشت و گور وی بدانجاست. و او گفت: الناس ثلاثه، العلماء و الامراء و الفقراء. فاذا فسد العلماء فسد الطاعه و الشریعه و اذا فسد الامراء فسد المعاش و اذا فسد الفقراء فسد الاخلاق. و او را کتب بسیاراست اندر آداب و معاملات. (از هجویری). و ابن الندیم کتابی به نام کتاب غریب المصاحف به ابوبکر وراق نسبت میدهد و نمیدانم مؤلف آن همین ابوبکر یا دیگریست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

وراق. نام این شخص در بعض نسخ شاهنامه از جمله چاپ پاریس ضمن تاریخ انجام شاهنامه آمده است:
ابونصر وراق بسیار نیز
بدین نامه از مهتران یافت چیز.
بموجب حکایتی که در چهارمقالۀ نظامی عروضی آمده است اسماعیل ورّاق پدر ارزقی شاعر آنگاه که فردوسی از غزنین بهرات میشد او را در خانه خود پناه داد، محتمل است که ابونصر وراق کنیت و شهرت اسماعیل باشد و اسماعیل چون راوی و ناسخی شاهنامه را روایت و استنساخ میکرده است
لغت نامه دهخدا